گل پسرم ناراحت نشی ها فدای سرت.حالا باید انقدر بشکنی و خراب کنی تا بزرگ شی البته پارسا قبلا که باهاش بازی میکرد هی چیک چیک صدا میداد من هر چی نگاه میکردم نمیدیدم جاییش ترک برداره خوب گذاشتمش تو کیفم و دیروز که کیف رو بررسی میکردم نصف بال زنبور عسل به دستم اومد.آخییی زنبور بیچاره خدا بیامرزتت. زنبور خوبی بود!!هی من تکونش میدادم و میگفتم پر و پر و پر زنبور عسل روی گلا میشینه تا اینکه پر و پرو پرو پر میاد رو گل من میشینه میذاشتمش روی سینه پارسا و اونم میگرفتش و بازی میکرد. ...